كلمات شيلة هجن الرئاسة محمد بن غرمان

Contents in this Article

كلمات : بدر الشحيمي

كل مخلوق ٍ وَلًه شَفّ وْميول
دام ما في شَفّ قلبه من ملام

وشفّ قلبي غُصن ما صابه ذبول
تَحْتَه الماْء وْفوقه حْقوق الغمام

للرئاسة وْهَجْنَهَا الهاجس يَصول
يا سلام الله عليها يا سلام

ما جَنَت إلّا العظيمة والصمول
والعظائم ما لها غير العظام

من وراها شْيوخ ذربين الفعول
من تَعَدّىَ صيْتَهُم حَدّ الكلام

داعمين مْضَمّريها للوصول..
للمرام الّلي لْسواهم ما يُرام

وَاشْهَدَ انْهم كفْو في كل الفصول..
للمَجَرّة يَمّموا وَارخوا الخطام

وغَنّي بْمن سالبه لبّ العقول
من لها الجمهور صَفّق ثُمْ قام

قام متنوْمس ومن طربه ييول
وصاح بَاعْلىَ صوت يا ذات القوام

شكْلها بين الرَّمك ظبي ٍ جفول
ما تدوس خْفوفها دوس النعام

من تقاطيع ٍ بها تْغارالبَتُول
أُمّ طَرْف ٍ أكْحل ٍ عذبة وشام

من تخلّي الناس في دهْشه وْذهول
وفي حماسه وفي حفوز وفي غرام

شوطها مهما مسافاته تطول
يا بساط الريح يا زَرْق السهام

بالشّعار الأحمر القاني تَنُول
كل عز وْكل فَخْر ٍ ما يُسام

وَيّهت في مشهد ٍ صعْب ويهول
جَنّبت عن غيرها بْكل احترام

من جميع الخَلْق تحظىَ بالقبول
من جناها غيض ما عَضّ البهام

من سلالة بَورْصَتَه ما فالنزول
فوق فوق وْأُمّها ذروة سنام

في وَصَفّهَا من بَعَد(قَصواْء الرسول)
من يلوم الّلي بها هايم هيام

يا ملفات الجدل في كل ضول
أنطوي .. وْصلّوا على بَدْر التمام

بالمذَهّب للرئاسة كم ذلول
صَبّحَت وَامْسَت بِكم شلفا وْسام

وش نَخَلّي من رموز وْش نقول
يا سلام الله عليها يا سلام

نَجْمَهَا لا ما عَرَف معنىَ الأفول
من زمان العود بَدّاد الظلام

The words of Sheila Hagen, the presidency of Muhammad bin Ghurman

Lyrics: Bader Al-Shuhimi

Every creature has its lips and inclinations
As long as there is no blame in his heart

And my heart healed a wilted branch
Below it is the water and above it are clouds

For the presidency and its hybrid obsession arrives
Oh, peace be upon her, oh peace

Nothing but the great and the small
Bones have nothing but bones

Behind her, the elders of Dharbin Al-Foul
Those whose reputation exceeded the limits of speech

Supportive of her conscience to reach..
For the maram who else is fine

And I bear witness that they are sufficient in all seasons..
For the galaxy to turn and loosen the strings

And sing of those who robbed him of the core of minds
The audience applauded and then got up

He hypnotized and yelled from his rapture
And he shouted in the loudest voice, O you of stature

Its shape among the rams is a shy antelope
Her shoes are not trampled like ostriches

From the intersections of Tgaralbatoul
The mother of a fresh and sham kohl tip

Who left people in amazement and amazement
And in his enthusiasm, and in Haffuz, and in love

Its run, no matter how long its distances
O carpet of the wind, O blue arrows

With the bright red logo, “Tanul”.
All glory and all pride is poisoned

He falters in a difficult and terrifying scene
I avoided others with all respect

From all creatures you are accepted
He who reaped the tip of what bit the thumb

From the strain of his stock market, what is going down
Above, above, and her mother is the height of a hump

In describing it after (the Prophet’s recitation)
Who blames the one who has hayyam hayyam

Hey controversy files in every daul
I fold.. and they prayed for the full moon

With the doctrine of the presidency, how humiliated
In the morning, I touched you with honor and dignity

What do we get rid of symbols and what do we say
Oh, peace be upon her, oh peace

Its star does not know the meaning of fading
From the time of the return, darkness has begun

سخنان شیلا هاگن، ریاست جمهوری محمد بن غورمان

ترانه: بادر الشهیمی

هر موجودی لب ها و تمایلات خود را دارد
تا زمانی که در دلش سرزنش نباشد

و قلبم شاخه ای پژمرده را شفا داد
زیر آن آب و بالای آن ابرها

برای ریاست جمهوری و وسواس ترکیبی آن فرا می رسد
سلام بر او، ای درود

هیچ چیز جز بزرگ و کوچک نیست
استخوان ها چیزی جز استخوان ندارند

پشت سر او بزرگان ضربین الفول
کسانی که آبرویشان از حد گفتار فراتر رفت

حامی وجدانش برای رسیدن به..
برای مرام که دیگه حالش خوبه

و شهادت می دهم که در تمام فصول کافی است.
تا کهکشان بچرخد و رشته ها را باز کند

و از کسانی بخوان که هسته ذهنی او را ربودند
حضار کف زدند و سپس بلند شدند

او هیپنوتیزم کرد و از هیجانش فریاد زد
و با بلندترین صدا فریاد زد ای قامت

شکل آن در بین قوچ ها بز کوهی خجالتی است
کفش‌هایش مثل شترمرغ پایمال نمی‌شود

از چهارراه تگرالبتول
مادر نوک سرمه تازه و شم

که مردم را در حیرت و حیرت رها کرد
و در شوق او و در حفظ و در عشق

دویدن آن، مهم نیست که چقدر فاصله دارد
ای فرش باد، ای تیرهای آبی

با آرم قرمز روشن، “Tanul”.
تمام شکوه و غرور مسموم است

او در صحنه ای سخت و وحشتناک لنگ می زند
با تمام احترام از دیگران دوری کردم

از همه موجودات قبول هستی
او که نوک چیزی را درو کرد که انگشت شست را گاز گرفت

از فشار بازار سهام او، چه چیزی در حال سقوط است
بالا، بالا و مادرش قد قوز است

در وصف آن بعد از (تلاوت پیامبر)
چه کسی حیام حیام دارد

هی فایل های جنجالی در هر داول
من تا می کنم.. و آنها برای ماه کامل دعا کردند

با دکترین ریاست جمهوری چقدر ذلیل
صبح با عزت و آبروی تو را لمس کردم

نمادها را چه می کنیم و چه می گوییم
سلام بر او، ای درود

ستاره اش معنی محو شدن را نمی داند
از زمان بازگشت تاریکی آغاز شده است

Leave a Comment